حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی حسن روحانی در رشته توئیتی نوشت
کمتر از سه دهه پیش و در سال ۱۳۷۴،طرح ایجادتمدن اسلامى ۱۴۰۰ ازسوی رییس جمهور وقت مطرح گردید: «…مردم میدانند که دولت براى سال ۱۴۰۰ یعنى ۲۵ سال دیگر طرحى آماده می کند که آن روز تمدن واقعى اسلام که هیچگاه درطول تاریخ اسلامى دریک کشور اسلامى تحقق نیافته، در ایران ساخته خواهد شد.»
طرحی که وفق آن، سند چشمانداز ۱۴۰۴طراحی شد تا ایران درآن سال به اهداف روشنِ جامعهای آزاد، آباد، مرفه، متعامل باجهان و اخلاقمدارتبدیل شود؛دور ازفقر، فساد،تبعیض وبهرهمند ازمحیطزیست مطلوب؛ وغرق در مردمسالاری دینی، عدالتاجتماعی،و…
درحالیکه «چالشهای تئوریک» هنوزباقی بود. اکنون و درحالیکه نویدِ بازگشتِ موفقیت آمیز به سال ۱۳۶۱ و کالابرگ و کوپن الکترونیکی و… داده میشود، سیاست به سرعت طبقاتی و شرقی میگردد، و سخنان مارکس بر صدر مینشیند که: «…انباشت سرمایه شکلدهنده نظام اجتماعی است… نظام اقتصادی زیربنا و نظام فرهنگی وسیاسی روبنا محسوب میشود…
عدم تطابق بین زیربنای اقتصادی و روبنای اجتماعی از منابع اصلی نابسامانیها و درگیریهای اجتماعی است… و صنعتیشدن، گسترش شهرنشینی، عقلانیت و علم و… از نتایج سرمایهداری است… سرمایهداران خونآشام هایی هستند که خون کارگر را میمکند…مسئله “سلول سرطانی” سرمایه است و…»
دوباره بحث جامعهی نوینِ مبتنی برطبقهبندی اجتماعی جدید وتفکیک طبقاتیِ فقیرو غنی، وسیاستهای جدیدِ انقلابی، بدون حل “چالشهای تئوریک کشور”، درحال شکلگیری است…
آیا اگراحتمالا سندچشمانداز دومی در راه باشد، میتوان آن را بدون بررسیسندچشمانداز نخست وعلل ناکامیهای آن نگاشت؟